نگاهي به دو اقدام جديد رياست محترم اتاق بازرگاني و صنايع و معادن و كشاورزي ايران در زمينه امور بين المللي در روزهاي پاياني سال نود، طي ابلاغ هاي جداگانه اي توسط رياست اتاق، دو شورا در حوزه بين الملل، متولد شد:
· نخست "شوراي راهبردي روابط بين الملل اتاق"
· و ديگري "شوراي هماهنگي امور بين الملل اتاق ايران".
اتاق، فصل جديدي را در فعاليت هاي برون مرزي بزرگ ترين تشكل بخش خصوصي كشور رقم خواهد زد.
در نامه دكتر نهاونديان به اعضاي شوراي اول، هدف،
1. شوراي اول"طراحي خط مشي و برنامه هاي اتاق در گسترش حضور بخش خصوصي در صحنه هاي بين المللي"، عنوان شده است
2. شوراي دوم يعني "شوراي هماهنگي امور بين الملل اتاق ايران"،به منظور ايجاد هماهنگي لازم براي گسترش ارتباطات بين المللي بخش خصوصي كشور"، ايجاد مي گردد.
پاسخ به اين سوال كه چرا اين دو شورا با تاخير چند ساله تشكيل مي شود، چندان آسان نيست. بويژه كه يكي از بندها كه در استراتژي هاي اتاق در موضوع امور بين الملل، در آغاز رياست، رئيس فعلي مطرح گرديد، " گسترش نقش آفريني اتاق در توسعه همكاري هاي اقتصادي دو يا چند جانبه كشور" اعلام گرديد و در برنامه ماموريت اتاق نيز اين دو بند مرتبط با امور بين المللي ديده مي شود:
· كمك به ارتقاي جايگاه جهاني ايران در حوزه اقتصاد
· ساماندهي مرجعيت اطلاعات و مشاوره در بخش هاي مختلف اقتصاد ملي و بين المللي
اما ايجاد ساختار مشورتي و اجرائي براي آن با تاخير پنج ساله، توجيه مناسبي را به ذهن متبادر نمي نمايد.
شايد بتوان گفت اين اقدام پيش نيازهائي مثل:
· "ايجاد جايگاه بايسته براي اتاق" در كشور
· "اصلاح قوانين"
· و "بازسازي تشكيلات اتاق"
پس از يك دوره ركود سي ساله، لازم داشت تا اين دو شورا بتواند زمينه بروز و خلاصه مجال ظهور پيدا نمايد. شرايطي كه امروز تا اندازه اي فراهم است.
يعني اتاق با فعاليت هاي چند ساله در دوره جديد جايگاه نسبتا رفيعي هم نزد دولتمردان و هم فعالان اقتصادي و هم جامعه پيدا نموده و انتظار از آن افزون شده است و علاوه بر نقش مشاوره اي براي سه قوه،انتظار نقش آفريني در صحنه هاي بين المللي نيز از اتاق مطرح گرديده كه لزوم پرداختن به استراتژي و ساختاري جديد را ضروري نموده است.
به هر حال با تشكيل اين دو شورا، در سال نود و يك،انتظار جهشي بايسته از اتاق مورد انتظار است لذا يك بازنگري در ماموريت هاي بين المللي اين نهاد الزامي است.
راهبرد بين المللي اتاق
اگر راهبرد اصلي اتاق در امور بين المللي، "نقش آفريني در توسعه همكاري هاي اقتصادي دو و چند جانبه" تعيين شده است بايد اين "نقش آفريني" را تبيين و تشريح نمود.
كسي مي تواند در فرآيند يك حركت،نقش آفريني كند كه شناخت صحيح و جامعي از محيط و عوامل موثر و پيشينه كارهاي انجام شده و برنامه تحول براي تغييرات مورد نظر در آن حركت را واجد باشد. براي نقش آفريني اقتصادي در مناطق مختلف جهان (آسيا، اروپا، آفريقا،امريكا و اقيانوسيه)،
· ابتدا بايد شناخت كافي از اقتصادهاي اين مناطق را از طريق تحقيقات و مطالعات دقيق و كاربردي بدست آورد
· و سپس با تعريف توان اقتصادي خود،جايگاهي را هدف قرار داد و در آن حوزه به نقش آفريني پرداخت. ارزيابي از توان اقتصادي خود (نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و چالش ها) و امعان نظر به مزيت هاي نسبي خود و رقيبان نيز براي اين "نقش آفريني"، ضروري است.
نكته بعدي توجه به همكاري هاي اقتصادي دو و چند جانبه است كه در راهبرد اتاق ذكر شده است. در روابط چندجانبه ما با پيمان هاي مختلفي پيوند داريم پيوندهائي همچون:
· سازمان اتاق بازرگاني و صنعت اسلامي،
· سازمان اوپك،
· سازمان دي هشت،
· سازمان اتاق هاي بين المللي و ...
كه در قالب هر كدام از آنها مي توانيم نقشي را براي خود ترسيم نموده و براي وصول به آن برنامه ريزي نمائيم چنانكه بايد در روابط دو جانبه خود با بعضي كشورها، رسيدن به جايگاهي را هدف قرار دهيم و متناسب با ظرفيت هاي دو طرف، براي وصول به اهداف برنامه ريزي و تلاش كنيم.
واژه "نقش آفريني"نشان دهنده نقش هاي فعالي است نه انفعالي. اين نشان مي دهد كه كارگزاران بين المللي اتاق، نبايست تنها به نقش هاي انفعالي تن در دهند. يعني نقش خود را فقط به عنوان پذيرش هيات هاي خارجي يا برگزاري روزهاي ملي كشورها يا انجام ملاقات هاي ورودي يا حضور در مراسم و نمايشگاه هاي ديگران، ترسيم نمايند بلكه خود براي نقش آفريني در اقتصادهاي ديگر، برنامه ريزي و اقدام نمايند.
مثلا براي جذب سرمايه گذار از كشورهاي ديگر از طريق معرفي جاذبه هاي اقتصاد ايران در آن مناطق و دعوت از آنها براي حضور در بسترهاي اقتصادي كشور يا ايجاد نمايشگاه براي معرفي محصولات در آن بازارها و ... برنامه ريزي نمود. اين مستلزم آن است كه ما براي هر كدام از كشورها يا پيمان هاي منطقه اي يا فرامنطقه اي،در معاونت بين المللي اتاق برنامه داشته باشيم و بدانيم در بازه هاي يكساله يا چند ساله به چه هدفي در آن ها بايد دسترسي پيدا كنيم. از "شوراي اول"، تشريح آن راهبردها و تعيين نوع نقش و تبيين نحوه وصول به آن، انتظار مي رود.
هماهنگي امور بين المللي
شوراي دوم بمنظور هماهنگي امور بين المللي، طراحي شده است. از آنجا كه ساختار فعلي اتاق، همان ساختار قديمي است. فعاليت هاي بين المللي حالت جزيره اي پيدا كرده است.
هر كدام از بخش هاي موجود شامل:
· معاونت بين الملل، اتاق جهاني،
· اتاق اسلامي،
· اتاق اكو، اتاق هاي دي هشت،
· ايكريك،
· مركز داوري،
· شوراها
· و اتاق هاي مشترك،
فعاليت هائي را انجام مي دهند ولي اين فعاليت ها، بدون هماهنگي با يكديگر و بدون هدف گذاري واحد و عدم انجام آنها بصورت يكپارچه، جلو مي رود كه نوعا موجب دوگانگي، تكرار و حتي در پاره اي موارد تناقض و صرف هزينه هاي گزاف مي گردد و نتيجه چنداني را براي اتاق به همراه نمي آورد. سفرهائي انجام مي شود ولي نتايج اين سفرها در يكجا گردآوري، تحليل و بررسي نمي شود و براي اقدام هاي بعدي برنامه ريزي نمي شود و لذا پس از مدتي فراموش شده و در سال بعد يا توسط مسئول بعدي بايد تكرار گردد.
ايجاد شوراي هماهنگي امور بين المللي مي تواند اين حركت هاي منقطع و جزيره اي را پايان بخشد و توسط يك واحد اصلي يعني معاونت امور بين المللي، هماهنگي لازم بين همه فعاليت هاي برون مرزي اتاق ايجاد شود.
اميد است با فعال شدن اين دو شورا، شاهد نتايج موثري در فعاليت هاي بين المللي اتاق باشيم.