ابراهیم عماد:
تلفیق
حقوقی
فرهنگ
و
اقتصاد
و نقش آنها در
توسعه
حقوقی،
اقتصادی،
فرهنگی،
اجتماعی،
اداری
و
اجرائی
پایدار
در فرآیند توسعه پایدار فرهنگ و اقتصاد، به عبارتی «تلفیق معنویت با مادیات» از جایگاه والائی برخوردار بوده و هست.
همانطوریکه مستحضرید،
اقتصاد
بعنوان علمی محوری بصورت متدولوژیکی
تخصیص بهینه ی منابع محدود را برای ارضای نیازهای نامحدود اشخاص (ملتها) بررسی و مطالعه مینماید، برای کاربردی نمودن اصول علمی آن در محیط
اجتماعی
نیاز به ایجاد بسترهای
حقوقی
و
فرهنگی
مناسب در زمینه تامین امنیت
حقوقی (قضائی)
برای
فعالیتهای اقتصادی
و
احقاق حق
فعالان اقتصادی
داشته و از این لحاظ نیاز به کمک
علم حقوق
دارد.
با توجه به اصول مسلم
حاکمیت حق، حقوق بنیادین زیستن و توسعه پایدار و حق حاکمیت ملت ها و قوای ناشی از آنها،
ضروریست عالمان
حقوق،
اقتصاد،
فرهنگ
علی الخصوص متخصصین
حقوق تاسیسی، حقوقی
اقتصادی
فرهنگی،
اجتماعی،
اداری
و
اجرائی
دست در دست یکدیگر، با تفکیک کامل فعالیتهای
فرهنگی
و
اقتصادی
از
قوه مجریه،
نسبت به بازبینی اختیارات هریک از آنها اقدام و فعالیتهای
فرهنگی
و
اقتصادی
را در قالب دو قوه مستقل «
فرهنگی اجتماعی
» و «
اقتصادی
»، تعریف و متون مجموعه قوانین و مقررات
حقوقی عرفی
لازم را که در برگیرنده کلیه
فعالیتهای اقتصادی
و
فرهنگی اجتماعی
در قلمرو
حاکمیتی ملت بنیان در کشورها
باشد، تهیه و به نهادهای حکمرانی و قانون گذاری زیربنائی ارائه نمایند. از این طریق میتوان امیدوار بود که بسترهای
حقوقی،
اقتصادی،
فرهنگی،
اجتماعی،
اداری
و
اجرائی
مناسب فراهم خواهد شد.
در مجموع این نکته را میشود یادآوری نمود که نظریه تفکیک قوای منتسکیو که بیش از دو قرن از طرح و سپس ورود آن در قالب سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه در قریب به اتفاق کشورها در سطح جهان میگذرد و هماهنگی لازم را با فرهنگ کشورهائی که این لباس سه گانه را بر تن پر محتوای فرهنگی شان نموده اند، نداشته و ندارد، دیگر جوابگوی نیازهای ملتها برای برخورداری از مزایای حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اداری و اجرائی، از اصل حقوقی مسلم حق بنیادین توسعه پایدار نبوده و نخواهد بود. لذا میتوان نظریه تفکیک قوای منتسکیو را از قالب سه گانه آن، به شکل جدید پنجگانه قوه مقننه، قوه اقتصادی، قوه فرهنگی اجتماعی، قوه اداری اجرائی و قوه قضائیه، متکی بر فرهنگ هر جامعه تغییر، و قوه مجریه که سالیان سال تسلط کامل بر مباحث فرهنگی اجتماعی و اقتصادی داشته، در این حالت پنجگانه، ملزم به رعایت حقوق کامل ملت ها و قوای دیگر و اجرای کامل قوانین مصوبه قوه مقننه که تجلی حاکمیت اراده ملتها میباشد، خواهد بود.
در جمهوری اسلامی ایران، این مدل پنجگانه علمی و کاربردی پیشنهادی را میتوان با ارائه متون کامل مجموعه های لازم و مکفی برای هر قوه، به مقام ناظر بر سه قوه کاربردی و ایشان خواهند توانست با توجه به کیفیت هریک از موضوعات، در راستای حق حاکمیتی ملت، بازبینی لازم قانون اساسی وار را از طریق اصل یکصدوهفتادوهفتم، در فصلها و اصول مربوطه در قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران اعمال و برای تصویب نهائی ملت به همه پرسی بگذارند.
در این حالت، پنج قوه یاد شده، در قبال ملت (دارنده حق حاکمیت) و مقام ناظر بر سه قوه (بعنوان تبیین کننده برنامه ریزی های کلی حکمرانی، ناظر و بازدارنده متخلفان احتمالی در پنج قوه) مسئول و نتیجتا شاهد اعتلای روند رشد و توسعه همه جانبه و مستمر کشور و بهره وری از فعالیتهای مثبت روند اقتصادی واقعی در سطح بین ملل متکی بر اصول مسلم حاکمیت حق و حق بنیادین توسعه پایدار اشخاص، خواهیم بود.
جمعه، هفدهم دیماه 1389، برابر با هفتم ژانویه 2011
برای اطلاعات بیشتر در خصوص حقوق، اختیارات، مسئولیت ها و تفاوتهای دو مدل حاکمیتی پنج قوه ای
در دو سیستم حکومتی ایدئولوژیکی حکمرانی نمای مبتنی بر ادیان و سکولاریسم
لطفا با ایمیلهای زیر تماس حاصل فرمائید
با تشکر قبلی
حق یار و یاورتان باد