EMAD, Articles juridiques et économiques internationaux

EMAD, Articles culturels nationaux


آقای نادر محمد آهنگر بیک

 بخشی کرمانج شمال خراسان

 

به نام خدا

دوتار نوازی خراسان شمالی و بخشی گری ، به عنوان یکی از پنج میراث ملی ایران زمین در یونسکو به ثبت رسیده، ولیکن هنوز هم اندک کسانی هستند که تاریخچه و تعریف اصطلاح بخشی را حتی به صورت اجمالی بدانند.

 

واژه “بخشی”  به معنی صفت بخشنده ی خداوند به مخلوقاتش است ، و خداوند همواره در قرآن کریمش ، بخشندگی را به عنوان یکی از صفات اصلیش مطرح کرده است ، اما هنر بخشی گری از نظر خود بخشی ها دارای مفاهیم و برداشت های متنوعی است. به طور کلیبخشیشخصی هنرمند ، توانمند و سختکوش است.

 

بنده خود از زبان مرحومرحیم خان بخشی هنامه ایشنیدم که فرمود “بخشی ، ضمن داشتن هنر و زندگی عادی با مردم ، دارای خُلق نیکوست ، مردم دار است و دانش و هنر خود را به طلبه هایش می آموزد.

 

همچنین از زبان مرحومهمراه بخشی گلیانیشنیدم که فرمود بخشی یک نظر کرده الهی است، در میان مردم سرشناس و محبوب است  و بهترین خصلت بخشی این است که مردم دار و متواضع باشد.

 

حاج قربان سلیمانی که مطالعه و گوش فرا دادن به نواها و آواهای آسمانیش همواره آرام جانم بوده است نیز می فرماید:

«بخشی یک هنرمند توانمند است که با دستان خود چوب را بریده ، تراش داده ، ساز می سازد ، تنظیم میکند ، مینوازد ، می خواند و گاهی هم که کابلش وصل می شود  شعر هم می سراید».  این تعریف مرحوم استاد حاج قربان سلیمانی را بنده در اجرای زنده ای که در برنامه ی شباهنگ رادیو فرهنگ داشتم عنوان کردم که استقبال صاحب نظران و شنوندگان رادیو از این تعریف مرا بر آن داشت که شاید این تعریف را بتوان به عنوان یک تعریف جامع و مقبول که کلیّت آن مورد توافق است، ثبت نمود.

 

اینجانب ، یک کرمانج شمال خراسان ، به عنوان کسی که افتخار بخشی گری را درطول مدت 30 سال از عمر 50 ساله خود دارم، به این نتیجه رسیده ام گرچه بخشی گری صرفا به مردمان کرمانج معطوف می شود، ولی بسیاری  از مردمان جهان از هر قومیت و نژادی ظرفیت بخشی شدن را دارند، و لیکن بعد از سال ها به این مهم دست یافته ام که «بخشی گری»، «بخشی بودن» و«بخشی شدن» در بطن و ذات کرمانج نهفته است، هر چند که ایشان خود ندانند! بخشی شدن آنچنان هم که بسیاری تصور می کنند کار سختی نیست، بلکه بسیار سهل الوصول است …. کافی است، دلت را با دستهایت، روحت را با بدنت و ذهنت را با انگشتانت یکی کنی و همگام سازی …! و در آن هنگام است که آوای سالم درونی ات، بر پرده ها نمایان شده و پنجه هایت دوتار را نواخته و زیباترین هارمونی های کائنات بر پرده ی روزگار نقش می بندد و اینجاست که تو یک بخشی شده ای....


هر که خواهد همنشینی با خدا      گو نشیند در حضور اولیا

با تشکر و احترام

نادر محمد آهنگر بیک

شهریور 1391

 

منبع : سابت فرهنکی الله مزار



ابراهیم عماد :

از شیوائی کلام و روان بودن نوشتار آقای نادر محمد آهنگر بیک که در قسمتی از آن نشان از احترام به پیشکسوتان و اساتید دیده میشود، تشکر نموده و مینمایم، بعنوان یک محقق علمی کاربردی، این نوشتار را میتوان از ابعاد مختلف مورد بررسی قرارداد.

1-     در ابتدا به «ثبت دوتار نوازی خراسان شمالی و بخشی گری بعنوان یکی از پنج میراث ملی ایران زمین در یونسکو» اشاره داشته اند،

2-     نظرشان را در باره واژه بخشی و تعریف آن از بعد کلامی مطرح و تعاریف دیگری را از سه بزرگوار در مورد آن یاد آور شده اند،

3-     برداشت خود را بعنوان یک فعال هنری بعنوان یک «بخشی» مطرح نموده اند که دارای سه محور  میباشد، «خاص، عام و مجددا خاص»  اول بخشی گری را معطوف به مردمان کرمانج و سپس با بیان اینکه مردمان جهان از هر قومیت و نژاد ظرفیت بخشی شدن را دارا میباشند از حالت خاص به حالت عام گذر، ولی درنهایت آنرا در برداشت شان از بخشی گری، بخشی بودن و بخشی شدن در قالب بطن و ذات کرمانج محصور، بعبارت دیگر حالت خاص برای آن قائل شده اند.

در ارتباط با یونسکو،با توجه به چارت تشکیلاتی آن بعنوان بخش فرهنگی سازمان ملل متحد که مرکزش در پاریس میباشد، نحوه انتخاب نمایندگان کشورها، عملکرد آن پس از تشکیل آن تا امروز و تاثیر پذیری مستقیم آن از قوه مجریه کشورها، بازنگری اساسی برای جلوگیری از استفاده ابزاری از فرهنگ و علی الخصوص بخش هنری آن در راستای اهداف و امیال قوای مجریه کشورهای صاحب نفوذ در قالب فستیوالهای انحصاری بعضا تجارتی هنرنما، در این نهاد بین المللی و حرکت بسوی استقلال فعالیتهای فرهنگی در قالب یک قوه مستقل فرهنگی جدا از قوه مجریه در کارد حاکمیت حقوقی هریک از کشورهای عضو، ضروری بنظر میرسد، چرا که در اکثریت موارد از هنرمندان و هنر آنان در اجرای کنسرت، تهیه تصویر و فیلم از آنها ، فقط به ظاهر در قالب نقدیر نامه ها و پرداخت دستمزد و اعانه بسیار ناچیز بسنده شده و منافع اقتصادی و غیره به جیب برگزارکنندگان فستیوالها اعم از حقیقی یا حقوقی شده و میشود که عارف عروج کرده همیشه جاویدان استاد حاج قربان سلیمانی یکی از بارزترین قربانیان اینگونه فستیوالها از سال هزارو نهصدو نودویک تا سال دو هزار میلادی در سطح بین الملی بوده اند و از آن به بعد نیز چون متوجه موضوع استفاده ابزاری شدن خود در سطح بین المللی از ناحیه بعضی از این فستیوالها شده و برای احقاق حقوق معنوی،مادی و حفط آثار هنری خود لب گشوده اند، با بایکوت کامل رو برو شده اند و بادلی از نگرانیها ولی بقول یکی از شاگردان ایشان استاد مرتصی گودرزی با دید خدمت به همنوعان به دیار باقی شتافته اند.

در ارتباط با واژه بخشی و تعریف آن چنانچه به تعریف سه بزرگوار مورد اشاره ایشان توجه کنیم، هرسه قبل از توجه به هر قوم یا نژاد خاصی به اهمیت و احترام به نوشتار، گفتار و عملکرد این هنرمندان و خدمت آنان به همنوعان فارغ از قوم یا نژاد که بدان تعلق داشته و دارد، توجه داشته و دارند. که بقول ایشان تعریف ارائه شده از ناحیه استاد حاج قربان سلیمانی جامع و کاملتر میباشد که من نیز چون مدت زمان مدیدی با این استاد عروج کرده و خانواده محترمشان در ارتباط بوده و هستم و ایشان را استاد تلفیق حقوقی فرهنگ و اقتصاد در سطح بین المللی در فعالیتهای خودم میدانم، چنین نطری دارم.

نکته ای که میتوان و ضروریست بر روی آن تامل کرد، موضوع سه محور مورد نظر ایشان درباره بخشی گری، بخشی بودن و بخشی شدن در قالب بطن و ذات کرمانج است، که بنظر میرسد از انحصاری کردن این پدیده و هنر برگرفته از صفات حضرت حق بطور جد احتراز و اصل و کیفیت موضوع را که میتوان بعنوان یکی از اهداف رسیدن به رضای حضرت حق و تعالی و تکامل آفریده های «او» که شامل تمامی اقوام میشود، بحساب آورد، با فعالین و تعلق هنرمندان عزیز به اقوام مختلف که وسیله ای برای معرفی بهتر این هدف بیش نبوده و نخواهند بود، مخلوط نکرده و به هریک از آنان ضمن احترام به وابستگی آنان به هریک از اقوام، احترام مضاعف برای تلاششان در رسیدن به هدف که همانا رضای حضرت حق بوده و میباشد، بگذاریم و از ذکر و استفاده کلمه «نژاد» در کنار کلمه اقوام خودداری نمائیم چون تمامی اقوام بشر در سراسر جهان ازدید حضرت حق، یکسان آفریده شده و تفاوتی در هدف از آفرینش این مخلوق برای آنها قائل نشده است.

بخود آئیم و بهانه بدست کسانی که حیاط اجتماعی شان در سطح بین المللی در گرو طرح، تداخل مسائل فرعی و ایجاد اختلاف و .... میباشد، نداده و از آن اجتناب نمائیم.

به امید آنروز.




EMAD, Articles culturels nationaux

EMAD, Articles culturels nationaux






EMAD, Articles culturels nationaux

EMAD, Articles culturels nationaux